کد مطلب:90389 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:128

پرهیزگاری پرواپیشگان











«و زهادته فیما لا یبقی»

واژه ها

واژه ی «زهد» اگر به «فی» متعدی شود، به معنای اعراض و بی میلی است و اگر به «عن» متعدی شود، به معنای تمایل است، عكس «رغب» كه اگر به «فی» متعدی شود به معنای میل و اگر به «عن» متعدی گردد برای اعراض و بی میلی است.

ترجمه: بنابراین معنای عبارت این است كه: پرواپیشه، از هر چه ناپایدار است اعراض دارد و تمایل نشان نمی دهد:

شرح: «طوبی للزاهدین فی الدنیا، الراغبین فی الاخره.» علی علیه السلام فرمود: سعادتمند و شادمان كسانی كه به دنیا بی میل و به آخرت اشتیاق دارند.

این معنا همان است كه از دو جمله «قره عینه فیما لا یزول» و «و زهادته فیما لا یبقی» فهمیده می شود.

[صفحه 375]

در بحثهای گذشته، یادآور شدیم كه معنای اعراض از دنیا، دل نبستن و وارستگی است و این مطلب با مكنت و دارایی منافات ندارد، زیرا دارایی و ثروت داشتن، چیزی است و دل نبستن به آن چیز دیگر.

خداوند متعال، در قرآن كریم، تقاضای سلیمان بن داود را بازگو نموده و می فرماید: «قال رب اغفرلی وهب لی ملكا لا ینبغی لاحد من بعدی انك انت الوهاب.» گفت: «پروردگارا، مرا ببخش و ملكی به من ارزانی دار كه هیچ كس را پس از من سزاوار نباشد، در حقیقت، تویی كه خود بسیار بخشنده ای.»

حسن گوید: حقوق و عطای سلیمان از بیت المال پنجهزار بود و بر سی هزار نفر مسلمان امارت داشت، اما بهنگام سخنرانی، عبائی داشت كه نیمه آن را پهن نموده و بر آن می نشست و نصف دیگر به شانه می انداخت، مقرری خود را تصدق می نمود و از دستمزد خود زندگی می كرد.

علی هذا تفسیر زهد به نادارائی، درست نیست، وانگهی با چنین فرضی، زاهدان را فضیلت و منقبتی نیست بدین جهت كه فرد نادارا جز با زهد و نادارائی زندگی كردن چاره ای ندارد، تنها افتخار او در این است كه با تمكن و قدرت، زاهدانه زندگی نموده، راهی وطن سعادت گردد.


صفحه 375.